|
|
|
|
رئیس اتحادیه انجمنهای علمي گروه حقوق ایران و دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک در سخنرانی افتتاحیه همایش بزرگداشت شهدای دانش آموز شهرستان بروجرد گفت: کودکان قربانیان خاموش تروریسم و مخاصمات مسلحانه هستند.
به گزارش روابط عمومی وزارت دادگستری، محمود عباسی، معاون حقوق بشر و امور بین الملل وزیر دادگستری و دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک در افتتاحیه مراسم بزرگداشت شهدای دانش آموز شهرستان بروجرد که بصورت ویدئو کنفرانس برگزار گردید ضمن گرامیداشت یاد و خاطره دانش آموزان شهید شهرستان بروجرد که قربانی تروریسم دولتی صدام در دوران جنگ تحمیلی شدند با اشاره به حادثه اخیر دانشگاه کابل گفت: قبل از هر چیز لازم می دانم به عنوان یک دانشگاهی فارغ از تعلقات، تأسف و تأثر عمیق خود را به خاطر وقوع فاجعه تروریستی دو هفته گذشته در دانشگاه کابل که منجر به جان باختن و زخمی شدن جمع کثیری از دانشجویان فرهیخته این دانشگاه شد ابراز کنم. به خانواده جان باختگان، به ملت بزرگ و رنج کشیده افغانستان، به جامعه علمی و دانشگاهی تسلیت عرض می کنم.
از فرصت استفاده می کنم و یاد می کنم از شهدای دانش آموز دفاع مقدس به ویژه دانش آموزان شهید مدرسه فیاض بخش و مدرسه امام جواد (ع) شهرستان بروجرد.
دشمن ما در جنگ تحمیلی آنچنان قساوت و سنگدلی را از حد گذرانده بود که مدارس در حال فعالیت ما را موشک باران می کرد و کودکان دانش آموز را در حالی که در کلاس درس نشسته بودند یا در حیاط مدرسه در حال بازی بودند به خاک و خون می کشید. این حقیقتاً بر خلاف تمام معاهدات بین المللی که همواره بر سلامت و حفظ حقوق کودکان صحه می گذارند بود. مطابق آماری که در آرشیو اسناد دفاع مقدس موجود است، صدام حسین ملعون در طول جنگ تحمیلی با بی رحمی تمام به ۶۵ باب مدرسه شهرستانهای مرزی کشور ما حمله هوایی و موشکی کرد و کودکان معصوم این سرزمین را از بزرگترین حق شان، یعنی حق حیات، محروم کرد.
در خصوص پدیده شوم تروریسم که سابقه طولانی در جوامع بشری دارد، مخصوصاً در دهه اخیر حرف های زیادی گفته شده، سمینارها و همایش ها پرشماری برگزار شده، تحقیقات و پژوهشهای وسیعی انجام شده و مقالات و کتابهای متعددی نیز به چاپ رسیده است. این نشانگر آن است که تروریسم بی گمان یکی از برجسته ترین دشواری هایی است که بشر عصر حاضر با آن روبروست. شاید بیراه نباشد اگر تروریسم را از جهاتی با عملکرد ویروس کرونا مشابه بدانیم. در همین کشور خودمان و با استناد به نتایج تحقیقات دانشمندان و عالمان علم پزشکی، ویروسی که اکنون ما را تهدید می کند، به مراتب خطرناک تر، کشنده تر، سریع الاثر تر و در یک کلمه نمونه جهش یافته ویروسی است که در اواخر بهمن ماه سال گذشته وارد کشورمان شد. حال این الگو را با تروریسم تطبیق می دهیم، خواهیم دید تروریسم نیز در دهه اخیر در هر بار اتفاق ناگوار، نسبت به واقعه شوم قبلی پیشرفته تر، خطرناک تر و با آثار زیانبارتری ظاهر شده است. قصد ورود به تغییرات و اشکال و اقسام تروریسم را در این فرصت کوتاه ندارم اما آنچه که برای ما در این میان مهم است و در نقطه کانونی توجه ما قرار دارد، قربانی شدن کودکان در اثنای مصادیق مختلف تروریسم و مخاصمات است. کودکانی که به واسطه فقدان نقش های بزرگ در جامعه، در مواقع بسیاری به فراموشی سپرده می شوند؛ کودکی که هرگز در قامت یک رجل سیاسی نیست تا اگر سوء قصدی به جان او شد، همه دنیا آن را محکوم کنند و سیاسیون و مسئولین امر بکوشند با ریشه یابی علل حادثه از بروز مجدد آن جلوگیری کنند. کودکانی که اگر در حاشیه همین حادثه تروریستی مثالی، بر اثر شدت انفجار جان خود را از دست دادند، نهایتاً ممکن است آمار تلفات آنها در خبرها بیاید و نه بیشتر. گویی در تمام دنیا جان بزرگسالان جان تر است تا جان کودکان معصوم و این رویکرد و نگرشی نگران کننده است. تردیدی نیست که که مخاصمات بین المللی که بهانه های مختلف دینی، نژادی، اعتقادی و ... روی می دهد، تروریسم که یکی از شاخه های برخاسته از آن است ابعاد، زوایا و اشکال متعدد و مختلفی دارد اما به عقیده من هر عاملی که باعث شود حق حیات که ابتدایی ترین و بنیادی ترین حق هر انسانی است، از کودکان گرفته شود، تروریسم خوانده می شود. حال این عامل ممکن است از سوی یک یا چند دولت رهبری شود، سریع و دفعتاً واحداً صورت گیرد و یا در طول چند سال و به صورت فرسایشی سرنوشت کودکانی را به ویرانی بکشد . نمونه آن را در محاصره غزه دیده ایم. محاصرع غزه نمونه بارز یک تروریسم دولتی است. تروریسم رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم و بی دفاع غزه که برخاسته از مخاصمه پندین ساله رژیم اشغالگر قدس و مردم فلسطین و سرزمین های اشغالی در جریان است. حال ببینید در این میان چه بسیار کودکانی که نه تنها از حقوق ثانویه خود محروم شدند، بلکه حق حیات نیز از ایشان سلب شد و چه جگرسوز جان باختند. در واقع تأکید بنده بر این نکته استوار است که قربانیان تروریسم اولاً فقط بزرگسالان و سیاسیون و نظامیان و منتقدان و... نیستند و این پدیده از مخلوقات حقیقتاً بیگناه و معصوم خداوند نیز قربانی می گیرد و ثانیاً تروریسم صرفاً این نیست که فلان فرد ترور شد یا فلان محل به وسیله بمب منفجر شد، بلکه گاهی تروریسم به گونه ای برنامه ریزی می شود که سالها بعد قربانیان خود را بگیرد. این شکل اخیر را به ویژه در مخاصمات و جنگ ها و درگیریها شاهد بوده ایم و هستیم.
مطلب دیگری که در سالهای اخیر توجه بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی را به خود معطوف نموده است، استفاده ابزاری از کودکان در شبکه های سازمان یافته تروریستی است. شاید خیلی دور از ذهن نباشد تصاویری که داعش از کودکان سلاح به دست منتشر می کرد و در صدد بود تا پیام خاصی را به جهان مخابره کند. این مصداق عینی بهر گیری ابزاری از کودکان برای پیشبرد مقاصد شوم تروریستی است. استفاده از طبیعت و سرشت پاک و بی غل و غش کودک، خاصیت یادگیری و تقلید و اطلاعت پذیری او، حس جاه طلبی کودکانه همگی عوامل فریبنده ای برای یک گروه تروریستی سازمان یافته در هر یکی از طرفین مخاصمه است. چرا که یقیناً تغییر طرز فکر، به اطلاعت واداشتن و سرکوب کردن حس جاه طلبی فردی با بیست و چند سال سن، به مراتب سخت تر و دشوار تر از مطیع کردن و همسو کردن یک کودک هشت ساله و ده ساله و ... است. چه بسا استفاده از کودکان هزینه های کمتری نیز برای تروریست اصلی دارد. جوان بیست سی ساله صرف نظر از اینکه باید هزینه های خود را تأمین کند غالباً نان آور یک خانواده هم هست، این در حالی است که کودک معصوم به نان و آبی قانع است و حقوق و مزایایی هم مطالبه نمی کند، همین که بداند «مهم» شده و در کانون توجه قرار گرفته است، احساس شعف به او دست می دهد. این ها ظالمانه است، این پدیده ها حقیقتاً خطرناک است. چرا که آن گروه تروریستی که فقط به دنبال منافع، سیاسی، مادی و معنوی خود است، نمی داند که ورای جنایتی که امروز مرتکب می شود جنایت بزرگتری است و آن تربیت تروریست های آینده است. سازمان منافقین یکی دیگر از مصادیق بارز تروریست پروری است. سازمانی که حتی دولت آمریکا نیز حاضر نشد تا سالیان متمادی این گروهک نفاق را از لیست گروههای تروریستی خارج کند و دست آخر با بازیها و مانورهای سیاسی این اشتباه فاحش رخ داد. در جنگ تحمیلی این به اصطلاح سازمان، مردان و زنانی را به اسارت گرفته بود، آنها را مطیع کرده بود و از این طریق نقشه های شوم خود را در کشورمان اجرا می کرد. در اعترافاتی که از توابین این سازمان مطرح شده است، همین مسأله استفاده ابزاری از کودکان کاملاً مشهود است. البته سازمان مجاهدین خلق علاوه بر نفاق، بسیار وقیح نیز بودند، اینان در ازای انجام مأموریت کودکان فرد مأمور خود را به گروگان می گرفتند و اگر به هر دلیلی عملیات شان با شکست مواجه می شد، کودک معصوم قربانی توطئه های شوم سردمداران این گروهک تروریستی می شدند.
گروهک منافقین، در عملیات های خرابکارانه و بزدلانه خود که با هدف بر هم زدن امنیت کشور انجام می شد، اغلب عملیات کور انجام می دادند و ویژگی عملیات کور، قربانی گرفتن آن از هر سن و جنس و جایگاهی است. و کودکان در این میان بخش اعظمی از قربانیان بی گناه منافقین بودند.
در حقوق بشر بین¬المللی کودکان نقش ممتاز و مهمی را دارند. کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحدکه با هدف ایجاد زندگى بهتر براى کودکان و تلاش در راه رشد هماهنگ و متعادل آنان در زمینههاى اساسى جسمى، ذهنى، عاطفى، روانى و اجتماعى شکل گرفته است دولتهای عضو را مکلف کرده است در خصوص فراهم نمودن زمینه تحقق حقوق مربوط هویت کودک، سلامت جسمی و روحی، آزادی شکل دادن به عقاید و ابراز آزادانه آنها، آزادی عقیده، جلوگیری از مداخله در حریم خصوصی آن، رفع کلیه اشکال خشونت علیه کودک، حق برخورداری از محیط خانواده، تامین امنیت اجتماعی، ملاحظه قومیتها و فرهنگهای مختلف کودکان، حق برخورداری از فعالیتهای تفریحی و بازی، ممنوعیت شکنجه، قاچاق و بهرهکشی جنسی و اقتصادی از کودکان و به ویژه عدم حضور اشخاص زیر ۱۵ سال در مخاصمات بین المللی و رفع کلیهی اشکال استثمار و حمایت از کودکانی که در چنین وضعیتی قرار میگیرند، ضمانت ها لازم را ارائه دهند. این نشانگر این است که سالهاست مسأله کودک به یکی از مهمترین مسائل اجتماعی تبدیل شده که اجماع بین المللی را نیز با خود به همراه داشته است. اما میزان پایبندی دولتها و طرفهای درگیر در مخاصمات متأسفانه قابل قبول نبوده است.
از سوی دیگر کودکان از جهت ظرفیت و ظرافت های وجودی شان، آسیب پذیرترین افراد جامعه ی انسانی هستند. اگر قائل به این باشیم که سنگ زیربنای توسعه پایدار، انسان سالم است و با اعتقاد راسخ به این حقیقت که وجود شهروندان سالم به تنهایی می تواند باعث بزرگی و اقتدار یک جامعه و کشور باشد، به راستی وجود کودکان سالم در هر کشوری می تواند زمینه ساز توسعه آن کشور و جامعه سالم در آینده بشود. این در حالی است که در جنگ تمام عیار اقتصادی دولت آمریکا علیه ملت و کشور ما اولین گروهی که صدمه می بینند، کودکان هستند. چرا که همان طور که عرض کردم ویژگی جسمانی و روحی کودکان میزان تاب آوری به مراتب کمتری دارد. آمریکا به معنای حقیقی دستش تا آرنج به خون پاک کودکان معصوم ماآغشته است و متأسفانه شعار حقوق بشر و حقوق کودک سر می دهد . کدام حقوق بشر را می گوید زمانی که کودکان ما به واسطه تحریم های ظالمانه و خصمانه ی او به دلیل عدم وجود داروهای حیاتی جان خود را از دست می دهند ؟ کودکان ای.بی بیماران پروانه ای در کشور ما مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک که وزارت دادگستری به نمایندگی از دولت جمهوری اسلامی ایران مسئولیت آن را بر عهده دارد همواره کوشیده است از تمام ظرفیت های موجود جهت کاهش آسیب های ناشی از دشمنی های غیر عقلایی بر کودکان همت گمارد و در کنار آن آگاهی آحاد جامعه و مسئولین و سیاست گذاران نسبت به حقوق کودکان را نیز ارتقا ببخشد.
سخن کوتاه، ما امروز بیش از هر کشور دیگری می توانیم فریاد مبارزه با تروریسم سر دهیم، چرا که خود بیشترین ضربه را از تروریسم خورده ایم و تا سالهای سال جبران لطمات آن امکان ناپذیر است. شهید حاج قاسم سلیمانی در اثر تروریسم وحشیانه از میان ما پر کشید... شهید صیاد شیرازی.... همینطور، شهید لاجوردی و صدها شهید بزرگوار دیگر که ذکر نام آنها در این وقت اندک نمی گنجد. برای همه ایشان که نام و یادشان همواره در دل و جان ما جاری است از پروردگار متعال علو درجات را مسألت داریم و امیدواریم جامعه جهانی در آینده ای نزدیک شاهد چهره زیبای صلح و دوستی باشد.
روابط عمومی اتحادیه انجمنهای علمي گروه حقوق ایران
|
|
|
|
تاریخ انتشار:
1399/09/02 - 14:40 |
|
|
|
|
|
|
|